کد مطلب:210847 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

گوشت حیوانات
و اما ما یحل اكله من لحوم الحیوان

فلحوم البقر و الغنم و الابل و ما یحل من لحوم الوحش و كل ما لیس فیه ناب و لا له مخلب و ما یحل من اكل لحوم الطیر كلها ما كانت له قانصه. فحلال اكله و ما لم یكن له قانصه فحرام اكله و لا بأس باكل صنوف الجراد.

می فرماید: گوشت حیوات گاو و گوسفند - شتر و اقسام آنها حلال است و آنچه كه در بدن او ناب و مخلب و قانصه باشد حلال است - و در غیر این صورت حرام است - و خوردن گوشت ملخ ها مانعی ندارد منظور از قانصه سنگ دان و چینه دان است و آنچه كه مواد سمومات غذائی حیوان را جمع می كند و خوردن آن قسمت حرام است بقیه را تصفیه نموده مهیای قوت و روزی خلق می نماید.

و ملخ های دریائی تخم همان ماهی ها هستند كه با امواج دریا در خشكی به سر می برند و به صورت ملخ پرواز می كنند گویند گوشت بسیار لذیذی دارد و یا ماهی كه فلس داشته باشد حلال است مگر ماهی بی فلس كه انواع ماهی های حرام فلس ندارند و در جانورشناسی این قسمت هم گذشت.

و اما ما یجوز اكله من البیض

فكلما اختلف طرفاه فحلال اكله و ما استوی طرفاه فحرام اكله.



[ صفحه 350]



امام صادق می فرماید آنچه از تخم مرغ حلال است خوردنش تخم مرغ هائی می باشد كه در حین بال زدن و بال را نگاه ندارد بلكه در طیران و پرواز بال ها را به هم بزند تخم این مرغ ها حلال است و بقیه حرام است.

دسته اول مانند تخم كبوتر كه حلال است و دسته دوم مانند تخم كلاغ سیاه كه حرام است.

و ما یجوز اكله من صید البحر

اما آنچه كه از صید دریا حلال است خوردنش من صنوف السمك ما كان له فشور فحلال اكله و ما لم یكن له فشور فحرام اكله.

آن حیوانات دریائی كه پوست فلس دار داشته باشند حلال هستند و بقیه حرام می باشند و این تشخیص را عرف مردم باید بدهند.

و ما یجوز من الاشربة

من جمیع صنوفها فما لا یغیر العقل كثیره فلا باس بشربه و كل شی ء منها یغیر العقل فالقلیل منه حرام.

از مشروبات آنچه كه عقل و خرد را تغییر ندهد و دگرگون نكند حلال است و آنچه كه تغییر عقل دهد كم آن هم حرام است - و میزان تشخیص با عرف مردم است.

و ما یجوز من اللباس.

فكل انبتت الارض فلا بأس بلبسه و الصلاة فیه و كل شی ء یحل لحمه فلا بأس بلبس جلده الزكی منه و صوفه و شعره و وبره و ان كان الصوف و الشعر و الریش و الوبر من المیتة و غیر المیتة ذكیا فلا بأس بلبس ذلك و الصلاة فیه و كل شی ء یكون غذاء الانسان فی مطعمه و مشربه او ملبسه فلا تجوز الصلاة علیه و الا لسجود الا ما یكون من نبات الارض من غیر ثمر قبل ان یصیره مغز و لا فاذا صار غزلا فلا یجوز الصلاة علیه الا فی حال ضرورة.

درباره لباس می فرماید هر چه از زمین بروید می توان از آن لباس تهیه كرد مانند الیاف و پنبه و غیره و نماز در آن هم صحیح است و آنچه كه از حیوانات است كه گوشت آن حلال و خوردنی باشد از پشم و مو و پوست آن هم می توان لباس تهیه كرد خواه مرده باشد یا زنده به شرط تذكیه پوست و نماز هم بدان می شود خواند ولی هر چه كه غذا و لباس یا آشامیدنی آدمی باشد



[ صفحه 351]



نمی شود بدان نماز خواند و نمی توان بر غذا و شراب و لباس سجده كرد مگر آنكه سجده بر نباتات زمینی پیش از میوه باشد و قبل از بافتن پارچه باشد.

پس انسان از كلیه نباتات می تواند لباس تهیه كند و از محصولات حیوانی حلال گوشت می توان لباس تهیه كرد و با آن هم نماز خواند و در غیر این صورت لباس نمازگزار نمی تواند باشد.

اما ما یجوز من المناكح

فاربعة وجوه نكاح بمیراث و نكاح بغیر میراث و نكاح الیمین و نكاح بتحلیل من المحلل له من ملك من یملك.

می فرماید آنچه جایز است نكاح آن - نكاح عقد دائمی است و بعد منقطعه و صیغه و موقتی است و پس از آن نكاح مملوك است كه كنیزی را بخرد و یا نكاح كنیزی كه پس از فوت مالك او به ملكیت او به ارث برسد.

و اما ما یجوز من الملك و الخدمة فستة وجوه - ملك الغنیمة و ملك الشراء و ملك المیراث و ملك الهبة و ملك العاریة و ملك الاجر.

ملكیت به شش قسم ممكن است اول از غنائم برسد كه ملك غنیمی است - ملك خریداری است - ملك میراثی است و تملك هبه و بخشش است - تملك عاریه و قرض است - و تملك اجیر است.

در این اقسام حلال است نكاح و انفاق در راه آن لازم است و تصرف و تغییر و تحول آن از فرایض و مستحبات در باب نكاح فقه مفصل بیان شده است.